امروز روز عجیبی بود!

روزی بس شلوغ که تو اوج شلوغیش گم میشم!

امروز یه لحظه هم تنها نبودم همش پیشم ادم بود!ولی عجیب دلتنگ بودم!

به طرز عجیبی دلم برا میلاد تنگ شده بود و به یادش بودم!برخلاف تصورش که همیشه فکر میکرد من وقتایی که دورم شلوغ باشه بهش فکر نمیکنم!

دارم این مدت زیاد مینویسم دلیلشم میدونم!بخاطر اصرار های ارشیا و کامنت های رضاس!بم انگیزه میده که بنویسم!

قراره فردا با نگین یه جایی برم که حتی نمیدونن دقیقا کجاس و با کیا

جدیدا دچار یه مسئله ای شدم ! یه وقتایی یه کارایی رو دوست ندارم انجام بدم!ینی یه پارت از من میگه انجام بده یه پارت دیگم میگه نه!ولی اون نه انگار بیشتره!در اخر برخلاف انتظار نتیجه این میشه که قبول میکنم!نمیدونم چرا یکم نه گفتن واسم سخت شده!

انگاری چون همه مای زندگیم با وجود هر سختی که بوده کم نیوردم و نه نگفتم الانم نمیتونم نه بگم! برا همین چیزای کوچیک!

امروز داشتم واسه سپنجی دست ت میدادم با ذوق بعد ارمین دید گفت با سپنجی اینجوری سلام میکنی؟ گفتم اره چشه مگه :)))) خندید!

خوشحالم ارمین هست!خیلی تی ای خوبیه!به شدت هم کمک میکنه!خیلی دیدای خوبی هم میده به ادم!

یه مشکلی جدیدا پیدا کردم و اونم اینه که همش حس میکنم باید دست جمعی بشینم و تمرین حل کنم!حس میکنم اینجوری حل کردن خوب نیست!انگار به جوابام مطمئن نیستم!

من همیشه ادمیم که باید بابت سوالای زیادی که میپرسم عذرخواهی کنم!و نمیدونم چقد این خوبه یا بد!امروز هم مهدی هم ارمین بهن گفتن که این خصلت بدی نیست که تو داری و ما از دستت عصبانی نمیشیم نیازی هم به عذرخواهی کردن نیست!ولی من میبینم که چقد کلافه اشون میکنم با سوالات پی در پیم!

دیروز که بعد از سوالای زیادم مهدی گفت بذار‌بنویسم و هیچییی نگو :)))

زیاد حرف زدن شاید بد عادتیه!

نمیدونم!

من ادمیم که خیلی چیزا نمیدونم!من برنامه نویسی هایی که اریا میکنه رو بلد نیستم!و نمیدونم اپن سیستمای کوانتومی چین!من از تاریخ زیاد سر‌در نمیارم!ادم خیلی مارک بازیم نیستم و از مد و اینا هم چیزی حالیم نیست!

چی میدونم؟!

میدونم زیبایی در سادگی ست :))) 

امروز فهمیدم یکی از استادامون که اصن موبایل نداشته ، موبایل خریده! :))) میخواستم برم بهش بگم خیلی کارت اشتباه بود :)))

من همش به خودم میگفتم این ادم زنده مونده منم میتونم بی گوشی و برنامه هاش زنده بمونم!ولی اونم انگار نتوسنت تو این دنیای پر از تکنولوژی بمونه اون عقب عقبا!

یکم از لحاظ ذهنی خستم.و حس میکنم خستگیم فقد با خواب زیاد از بین میره!

چرت و پرت زیاد گفتم!انگار فقد اومده بودم چرند بنویسم و برم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سررسید اروپایی | سالنامه اروپایی بهترین سایت Salvador هستی دانلود| دانلود رایگان فیلم و سریال با لینک مستقیم دانلود رایگان نمونه سوالات عمومی آزمون های استخدامی تولیدی ادوات کشاورزی پارس خدمت به دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری Learning Disability William ابوالقاسم کریمی