وای از آذر!

آذر داره تموم میشه!پاییز ۹۸ هم تمومچی شد حاجی.

چی شد که پاییزا هی عاشق میشیم؟!

ما دو ساعت شب بسمونه!زود بیدار شیم!

سال هاست شب ها زود تر از ۱۲ میخوابم . تنهایی بیدار نمیمونم.مسمومه.شبا مسمومه!

دلم میخواست اینا رو به جای اینجا تو دفترچه ی کوچولوم بنویسم!

پاییز بود.آبرومم دستم بود.پشت در!

یه پاییز از اون پاییز گذشته!آبروم الان کجاست؟!تزریق شد به وجود؟!یا ریخت زمین؟!

آدم به دلش چطوری حالی کنه که اشتباه شده!؟

نتونستم ببخشم!شاید از دلم نیست!از زبونمه!که چرکینه!

حالا اینا رو ول کن!قبلنا سال که تموم میشد ما دلمون هری میرخت!الان پاییز تموم میشه هم دل من هری ریخته!

سرمو از کتاب و دفترم اوردم بیرون دارم دنبال زندگی میگردم که میگن لا به لای همون روزمون پخشه!

چند وقتیه کمتر حرف میزنم!

شده دلتنگ چیزی شی که نخوای اصلا باشه؟!فقط دلتنگ شی صرفا؟اعصابت بریزه بهم از انقد تشابهت؟

دلتنگم

من اینجا بس دلم تنگ است.برای تمام کسایی که الان زیر یه مشت خاکن!

یا حتی برا اونایی که زندن ولی خروار خروار بینمون خاکه!

ولش کن حاجی

بغضم نمبذاره حرف بزنم!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رمز موففیت و کامیابی بازگشت به خدا آهنگستان اموزش انفجار و شرطبندی Mzon film sanat1 آگهی ترحیم ماجراهای گلابتون بانو